زبان آلمانی و تاریخچه ی آن
زبان آلمانی و چند زبان دیگر مانند اسکاندیناوی، هلندی و انگلیسی در خانواده ی زبان ژرمانیک می باشد. تمام زبان های ژرمانیک قسمتی از زبان های بسیار وسیع هند و اروپایی را به وجود می آورد. تاریخ زبان آلمانی به سه دوره تقسیم می شود که عبارتند از: آلمانی کهن، آلمانی میانه و آلمانی امروزی. مهم ترین نکته ای که در تحقیقات دوره های تاریخی زبان آلمانی وجود دارد این است که کل دوره ها دارای دو لهجه اصلی در زبان آلمانی دارند. در بخش های کوهستانی مرکزی و جنوب آلمان، زبان آلمانی علیا رایج است و در بخش های کم ارتفاع شمال آلمان، به زبان آلمانی سفلی سخن می گویند.
آلمانی کهن
نخستین دست نوشته هایی که به زبان آلمانی نوشته شدند حدودا در سال های 700میلادی بود. زبان آلمانی در آن زمان شکل استاندارد و یک نواختی نداشت و هر نویسنده ای که در هرجایی زندگی می کرد طبق همان منطقه به لهجه خود آن را می نوشت. دو لهجه ی معروفی که در آن زمان وجود داشت عبارتند از آلمانی علیای کهن و آلمانی سفلای کهن که هر کدام از این دو لهجه دارای گویش های مختلفی نیز تقسیم شده اند. در زبان آلمانی علیای کهن مهم ترین گویش شان گویش ساکسونی می باشد و گویش های باوارایایی، فرانکونیایی و اطریشی به زبان آلمانی سفلای کهن تعلق دارند و از مهم ترین گویش های این زبان است.
بیشترین تاثیری که زبان آلمانی گرفته است از زبان لاتین می باشد . در زمان گذشته آلمان در نفوذ امپراتوری روم قرار داشت و این امپراتوری در اوج قدرت سیاسی، فرهنگی و نظامی بوده است. در نتیجه این غلبه فرهنگی لغات زیادی در حوزه های تخصصی مختلفی از زبان لاتین به آلمانی وارد شدند که این حوزه ها عبارتند از: معماری، مذهبی، باغبانی، کشاورزی، آشپزی و اقتصادی. این لغات در آلمانی امروزی هم کاربرد زیادی دارد.
در دوران آلمانی کهن بسیاری از افراد سواد خواندن و نوشتن را نداشتند و تمام این توانایی ها به صومعه ها و کلیساهایی که در آلمان وجود داشت محدود می شد. بیشترین نوشته هایی که از زبان آلمانی کهن بر جای مانده است ترجمه ها و تفسیرهایی می باشد که از مطلب های مذهبی مسیحی به زبان لاتین صورت گرفته است. آن دوره در آلمان کلیساهای روم و مذهب کاتولیک در ایالات شمالی آلمان نفوذ زیادی داشتند و به همین دلیل صومعه هایی که در این مناطق وجود داشت رونق خوبی گرفتند. در نتیجه مطلب هایی که به زبان آلمانی سفلای کهن در لهجه های گوناگون نوشته شده بود برای کسانی که به تاریخ آلمان علاقه دارند به جای ماند.
آلمانی میانه
در بین سال های 1100تا 1300میلادی زبان آلمانی علیا و سفلای میانه در این کشور رایج بوده است. در این زمان بیشتر لغات ساده و روان تر شدند و مدل صرف اسم ها و فعل ها نسبت به آلمانی کهن ساده تر شده بود. در این زمان در زمینه های ادبیات و شعر از زبان آلمانی علیای میانه و در زمینه های اقتصادی زبان آلمانی سفلای میانه بسیار پیشرفت کردند.
در همان دوره سبک ادبی زبان آلمانی علیا بر روی ادبیات فرانسه تاثیر زیادی گذاشت، به خاطر این که در این دوره کشور فرانسه با جنوب کشور آلمان با هم متحد شده بودند و با هم در جنگ های صلیبی حضور پیدا می کردند تا بتوانند بخش بیت المقدس را از چنگ مسمانان بیرون بکشند. در آن دوره حماسه هایی که در کشور فرانسه برای سلحشوران و شوالیه ها اتفاق می افتاد مورد توجه جنوب آلمانی ها قرار می گرفت و سعی کر دند که با استفاده از کلمات فرانسوی سروده های حماسی خود که در وصف قهرمانی آلمانی ها بود داشته باشند. به دلیل وجود بی سوادها در آلمان این سروده ها بیشتر در کاخ های امرا، قلعه ها و کلیسا ها استفاده می شدند.
نوشته ها در شمال آلمان از رنگ و بوی بیشتری در اقتصاد و تجاری بهره مند بودند. در آن زمان برخی از کشورها با شمال آلمان پیمانی بستند به نام هانسیتیک و همیشه با هم در ارتباط بودند، این کشورها عبارتند از: اسکاندیناوی، روسیه و بالتیک. هر سند و قراردادهای مالی ای که در این پیمان وجود داشت به زبان آلمانی سفلای میانه نگارش شدند. به همین خاطر در مبادلات تجاری علاوه بر شمال آلمان مراکزهای تجاری کشورهای دیگر عضو پیمان هانسیتیک از این زبان استفاده می کردند و باعث شد که کیفیت آن ها رشد کند.
دوران گذار و نقش مارتین لوتر
در بین قرن های 1300تا 1600میلادی کم کم زبان آلمانی از حالت اولیه خود در آمد و از آن فاصله گرفت و به صورت امروزی در آمد. زبان آلمانی در این دوره از طرف برخی از پادشاهان پیشرفت کرد که این پادشاهان عبارتند از چالرز چهارم، ماکسیملیان اول، هاسپبورگ ها و فردریش. این پادشاهان از زبان آلمانی علیای جدید در همه ی احکام و قانون های خود استفاده می کردند تا بتوانند در مناطقی که تحت حکومت آن ها هستند ایت زبان را به صورت پاکیزه و مدون رایج کنند.
در بین این موارد مارتین لوتر به عنوان شروع کننده ی عبارات مذهبی و تاسیس کننده مذهب پروتستان در تداول و پیشرفت زبان آلمانی علیای جدید نقش بسیار مهمی داشت. او در دستگاه کلیسای کاتولیک انتقاد کننده ی جدی ای بود و معترض به فساد موجود در میان کشیش های کاتولیک، محدودیت شدید در تفسیر انجیل و انحصاری کردن آن توسط واتیکان و ادعای بخشش گناهان با دریافت پول بود. وی انجیل را از زبان یونانی و عبری قدیم به آلمانی ساکسونی ترجمه کرد که آن جزئی از زبان های علیا می باشد. که این ترجمه با استقبال فراوان افراد از نوشتن اصلاح طلبانه خود به دین مسیحیت مواجه شد. این جور بود که اگر هر مقدار به جمعیت مذهب پروتستان اضافه می شدند به همان مقدار به جمعیت افرادی که به سبک های لوتر و مقلد هایش می نوشتند افزوده می شد.
آلمانی امروزی
زبان آلمانی امروزی ریشه در زبان لوتر دارد که این زبان زمانی به عنوان زبان استاندارد نامیده شد که در بین قرون 1700 تا 1800 میلادی در منطقه های شمالی آلمان مذهب پروتستان فراگیر شده بود، و در همان زمان بود که این زبان را تمامی جمعیت آلمان به رسمیت شناختند وتا به حال حاضر این به رسمیت شناخته شدن بر قوت خود باقی است، که به این زبان، زبان آلمانی امروزی گفته می شود. دو نویسنده بزرگ آلمانی به نام های (گوته و شیلر) نقش بسزایی در پیشرفت زبان آلمانی در آن زمان داشتند. از حدود سه قرن گذشته تا به الان در دایرة المعارف زبان آلمانی تغییری مشاهده نشده است، این کتاب مانند تمامی لغت نامه های زبان های دیگر با گذر زمان بزرگ تر شده است.
خیلی از لغت های این دایرة المعارف طی همین چند قرن گذشته وارد زبان آلمانی شده است، به عنوان مثال در صده های هفدهم و هجدهم میلادی تعدادی لغت از کشور فرانسه، در صده ی نوزوهم از زبان انگلیسی و در صده های بیستم و بیست و یکم از کشور آمریکا این تغییر را شاهد بوده اند. به عنوان مثال بعد از تسخیر موقت آلمان که توسط گروه متفقین در جنگ دوم جهانی صورت گرفت حضور پیدا کردن سربازان آمریکایی در آلمان باعث این شد که کلماتی از جمله teenager، Boom، Knockout و team از آمریکایی وارد آلمانی شود. در هر صورت همه ی ما می دانیم که امروزه زبان آلمانی جزو زبان هایی در دنیا است که پر طرفدار می باشد که این باعث شده است تعداد کثیری از کتاب های ادبی، فلسفی، هنری و حتی صنعتی و فنی جهان به این زبان نوشته و نگارش می شود.
مطالبتون در مورد تاریخچه ی زبان آلمانی عالی بود ممنون
سلام. ممنون. باعث افتخاره